یسری جانیسری جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
امیر یاسین جانامیر یاسین جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

یسری ، دختر خوش قدم

عصایی برای خودم

1392/2/21 21:36
875 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام یسری جان ؛

با خودعهد کرده بودم امشب به خیابان دلم سر بزنم تا پنجره ای باز شود و کسی دستی برآرد و نوری بپاشد برایم ، و چقدر خوشحالم که به بهانه دلتنگی هایم به سراغ تو می آیم . چه روزها و ساعتهایی که می آمدند و می رفتند و حسرتت بر دلم می ماند ، چقدر دوست داشتم زودتر از اینها انگشتانم را لا به لای موهایت خم کنم تا بدانی وقتی نیستی حس مبهمی دارم و شبیه کسی می شوم که کمی زیادی مُرده است .

شاید امشب آن شب پرستاره نباشد اما حدس مي زنم تو هم خواب مرا مي بیني ، برای همین  نیمه های شب را انتخاب کردم تا در این تاریکی به آغوش تو پناه بیاورم تا شرم نبودنم در چشمانت انعکاس نیابد ، و لازم است دستان کوچکت را به من بسپاری تا عذر موجه ام قانعت کند و تاخیرم را بر من ببخشایی .

دختر نازنینم ؛

ساعت به وقت چشم انتظاری ناتمام من ٢١:٢٦دقیقه بیست و یکم اردیبهشت سال ١٣٩٢ است که انگشتانم خیلی آرام بر روی صفحه کیبوردم می‌لغزند ، فارغ از افسون شعرهایی که دیگران برایم می خوانند ، آن زمان را بیاد می‌آورم که دلم تو را می خواهد و تمام عاشقانه هایم را در گوش نسیمی زمزمه می کنم که از حوالی چشمان تو عبور می کند ، تا نغمه لالایی ام را اینگونه به تو برساند.

نوپای بابا؛

پس از 24 روز که از آخرین نوشته ام می گذرد ،  به این تتیجه رسیده ام که این قلم شکسته ، این سیاه مشق های بی سر و ته همه اش بهانه است. من از تکرار نام تو عاشقت شده ام و اصل اصلش این است که نوشتهایم ، دلتنگی هایم ، شادمانی هایم ، ذوق کردنهایم همه و همه بخاطر تواست وآواره کوچه و خیابان ، بدنبال علتی هستم که از تو برای تو بنویسم .

تویی که دیگر تکیه گاهم شده ای و آنقدر بزرگ شده ای که دیگر می توانی بر روی پای خود بایستی ، گام برداری و زمین را به سلطه خودت درآوری و دلمان برای راه رفتنت غنج برود .

شاید لازم است هر بار که می افتی دستت را بگیریم و بلندت کنیم تا بدانی افتادن زمینه برخاستن و اوج گرفتن است ، تا بدانی در این مسیر پر و پیچ خم زندگی پدری داری که پشتیبان توست و مادری که با افتادن تو بند دلش پاره می شود و با ایستادنت لبخند بر لبانش می نشیند ، تا بدانی قدمهای کوچکت احساساتمان را نوازش می کند ، تا بدانی گامهایت هجوم خالی اطرافمان را می رهاند و ترنم موزون حزن را از بین می برد .

 دختر چشم روشن من ؛

در مسیر زندگی گاهی میدوی و گاهی می ایستی ، گاه خرامان خرامان و گاهی با شتاب و عجله ، در این راه گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد، که از قطره آب کف دستت بخورد ، گاه روزها سرد می شود ، از سردی هوا، آب چشمه عشق یخ می بندد ، گاه یک دنیا حرف ناگفتنی داری و یک بغل تنهایی و دلتنگی . و تمام اینها که نامش زندگیست .

« قدم گذاشتنت به دنیای آدم بزرگها را خوش آمد می گویم »

و کلام آخر ؛

یادم بیاور اینبار که برای تو کفشی دیگر خریدیم ، عصایی نیز برای خودم بخرم ، برای وقتی که پاهایم توان راه رفتن ندارند ، برای وقتی که خط عمر کف دستم کوتاه تر می شود برای فرداهایی که دیگر دستی در دستم نیست .

و برای وقتی که دستان کوچک امروز بی تفاوت به گذشته ، وبلاگ نویس فرزندانش می شود .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان محمدحسین
21 اردیبهشت 92 23:29
سلام. مبارک باشه گل خاله..
وبلاگ پسر من به روز شده خوشحال میشم بهش سر بزنی.


باسلام و تشکر
حتما
ريحانه
22 اردیبهشت 92 10:21
يسري گلم به ديدن عكساي خوشگلت در مدت زمان نديدن، عادت كردم امروز باز چشماي پر از اميدت ، اميدي شد به دل خسته من . باباي يسري جان از دلنوشته هاتون ممنون اميدوارم يسري عزيز در كنار تون شاهد سلامت و سعادتتون باشه .توي اين ماه پر از رحمت و بركت براي من هم دعا كنيد باشه خدا به دلهاي آسماني شما نظري هم به منه حقير بكنه .


من هم به نیابت از یسری جان از شما تشکر می کنم و ممنونم که همیشه و در همه حال در کنار ما بوده اید و هستید.
من عاصی ، در این ماه پر خیر و برکت واز خداوند بزرگ آرزوی سلامتی و برآورده شدن حوائجتان را دارم
یا علی - التماس دعا
مامان بهراد
22 اردیبهشت 92 10:37
سلام و صد سلام به پدر و دخترگل ناز شرمندگي من را به دليل اين همه تأخير پذيرا باشيد اميدوارم كه سال جديد خوبي را آغاز كرده و با دخترگلتون همراه هم اين روزهاي بسيار زيبا را طي كتيد با هزاران ترقي



ممنون و از اینکه به ما لطف دارید متشکرم
مامان صدرا و سینا
23 اردیبهشت 92 14:36
سلام یسری جون
باورم نمیشه تو همون یسری کوچولویی باشی که من پارسال دیدم
برای تو و مامان و بابای نازنینت آرزوی سعادت دارم نوشته های پدر محترمت همیشه اینو به من یادآوری میکنه که چه زود دیر میشود

سلام من را بپذیرید
و تشکر می کنم برای عنایتی که به اینجانب و همسرم و از همه مهمتر به دخترمان دارید.
یا علی - التماس دعا
مامان سها
23 اردیبهشت 92 17:11
آه ...
چقدر تامل برانگیز نوشتید ...
اشک در چشمم حلقه زد
یسری جان قدمهایت استوار .... دستهایت تا همیشه بخشنده


ممنونم از ابراز احساسات پاکتان
و تشکر می کنم از لطفی که به یسری جان دارید
مامان(فاطمه ، گل بابا)
24 اردیبهشت 92 2:11
سلام.
بهترینها را برای شما از خدایی که دهنده ی بی منت است میخواهم...


سلام
و من نیز متقابلا برایتان آرزوی موفقیت و شادمانی می کنم
مامان بهراد
25 اردیبهشت 92 8:09
از طرف بهراد به يسري.
يسري مهربان ميدونم فراموش كردي كه اسم منو جزء دوستات بياري حتماً خيلي سرت شلوغ بوده و الا ميدونم همه دوستان وبلاگي مهربانند.


با سلام
احتراما آدرسی را برایم ارسال نفرموده اید و از تبادل لینک با شما خوشحال میشوم
منصوره.الف
25 اردیبهشت 92 11:52
سلام پدر گرامی
تبریک به شما که نام نیک قرآنی رو برا فرزندتون انتخاب کردید.
پستی هست با عنوان "نام نیک" که مخصوص شماست تا بگید علت این انتخاب رو،تا شاید مشوقی شود برای پدر و مادر های عزیز دیگر، منتظر حضور گرمتون هستم.




ممنونم ، حتما
مامان امیر.پسرسرما
26 اردیبهشت 92 0:59
سلام
یسری جان مبارک باشه



سلام بر شما
بسیار بسیار ممنونم
من
26 اردیبهشت 92 9:12



مرسی
نسیم
27 اردیبهشت 92 16:42
سلام عزیزم
ماشالله چه دخملی شیرینی دارین. خدا براتون حفظش کنه
خوشحالم که باهاتون آشنا شدم. به وبلاگ روبان دوزی من هم سری بزنید.
اگر مایل به تبادل لینک بودین خبرم کنید.
بابای


با سلام
ممنونم - با افتخار لینکتان کردم
مامان امیر مهدی (سوده)
29 اردیبهشت 92 18:47
سلام بر پدر بزرگوار و دختر عزیزم یسری جان.یسری عزیزم چند وقتی از دیدن چهره پاک و معصومانه ات محروم ماندم و نیز از خواندن دلنوشته های زیبای پدرانه ات که همیشه من را تا اوج اسمان و تا بینهایت عشق مادرانه پرواز میدهد...خوشحالم که بار دیگر توفیق سر زدن به خانه زیبایت را یافتم.انشاالله کانون گرم خانوادگی تان همواره شاد و پر امید باشد.انشاالله فرزند صالحی برای پدر و مادر عزیزت باشی نازنینم.

با سلام
از اینکه به وبلاگ دخترم سزردید بسیار خوشحالم و کمال تشکر را دارم .
زهرامامانه ایلیا جون
14 خرداد 92 5:59



مرسی
ساغر
24 خرداد 92 14:18
سلام خوبید؟یسری جونم خیلی خوشکله خدا حفضش کنه
راستی لینکتون کردم
مرسی وب شما هم خیلی خومشلهههه


سلام و تشکر
از محبت شما ممنونم
مامان رها کوچولو
13 تیر 92 20:34
خدا حفظش کنه یسری جان رو.ماشالا خیلی نازه.



مرسی شما لطف دارید
نفس
20 تیر 92 15:37
سلام
حتما برای این خوشگل خانم یه اسفند دود کنین ماشالله هزار ماشالله خیلی با نمکه خدا براتون حفظش کنه


با سلام
متشکرم بابت این همه احساس قشنگتون
مریم (یه دوست)
7 مرداد 92 22:26
خدااون روز رو نیاره وسایتون همیشه بالای یسری جان باشه


متشکرم و انشاءالله شما نیز در کنار خانواده محترمتان به سلامتی زندگی کنید
مژگان بیبر
18 مرداد 92 17:38
سلام ممنونم که به وبلاگم سرزدید من باکمال خوشحالی هم باگوشی خودم وهم باگوشی تموم اعضای خونمون به دخترگلتون رای دادم بهترین هاروبراش آرزودارم وبایدبگم دخترتون چشمای خیلی قشنگی دارهممنون خداحافظ


ممنونم که این لطف رو کردید انشاءالله بتونم جبران کنم