یسری جانیسری جان، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره
امیر یاسین جانامیر یاسین جان، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

یسری ، دختر خوش قدم

گاهی نمی شود که نمی شود

1392/5/19 20:50
1,901 بازدید
اشتراک گذاری

سلام یسری جان

لحظاتی را که برایت می نویسم نوزدهم مرداد 92 است و همزمان با این روز اعلام نتایج جشنواره ای است که تو برای اولین بار در ان شرکت کردی ، مارتنی 753 نفره و برندگان آن کسانی بودند که عکسها و سوژه هایی جذابی برای جشنواره نی نی شکمو محسوب می شدند . قرار گرفتن در لیست 25 نفر ابتدایی ، جزء اهدافی بود که هر پدر و مادری برای کسب آن تلاش می کرد و بعضی موفق بودند و برخی دیگر ناموفق .

هرکس به زعم خود آن را تفسیر می کرد ، یکی جایگاهش را ناعادلانه می پنداشت ، یکی نوع مسابقه را دوست نمی داشت ، دیگری آرا دیگران را زیر سئوال می برد ، آن طرف تر یکی خوشحال بود ، فرزندش را به آسمان می انداخت و قربان صدقه اش می رفت و دیگری در آرشیو عکسهای دلبندش به دنبال عکسی می گشت تا برای مجلات بفرستد . هرچه بود تمام شد .

دختر زیبایم ؛

ما ( پدر و مادرت ) تلاش زیادی کردیم تا تو را به جایگاه واقعی ات برسانیم که به حق بایستی مورد تقدیر قرار می گرفتی ، کما اینکه آنانکه در خلال این تبلیغات تو را برای اولین بار می دیدند ، لب به تحسینت می گشودند و ما سر به سجده از برای داشتن تو .

اما دختر من ، سهم تو از این کشاکش پیامک ها رتبه سی و چهارم بود . رتبه ای که اگر  بالاتر از آن را بدست می آوردی ، دور از شان و انتظار نبود . مع الوصف بضاعتمان همین بود ، باشد که گوشه چشمی به آن کنی و بدانی اگر 33 نفر قبل از تواند ، از آن سو  719 نفر در رتبه های بعدی قرار دارند و همه آنها قابل احترامند و تمامی آنها عزیز و دلبند پدران و مادرانی هستند که برای داشتن چنین فرزندانی سر به آستان حضرت حق می نهند .

نفس بابا ؛

این ها را گفتم تا  بدانی فارغ از هر مقامی که به دست آورده باشی ، عاشق توام وهر لحظه دوباره برایم متولد می شوی و شوق رویش را در من زنده می کنی ، در حالی که قلبم تند تر و تند تر می زند و همچنین بدانی ، در آن زمان که مشغول کار می شوم ، در آن وقتی که استراحت می کنم ، در آن هنگامی که سرگرم خط خطی کردن نوشته هایم می شوم ، در مجالی که تو را در آغوش می گیرم ، در فرصتی که به خواب می روی و دست نوازش بر سرت می کشم ، در آن لحظه که در برم می نشینی و با من همسفره می شوی ، بی بهانه و بابهانه ، دلم به دنبال تو می گردد  ، تا تو را ببیند و لبخندهای تو را بشمارد ، صورت بر صورت تو بگذارد و چشم در چشم تو بدوزد و بلندترین دوست داشتن ها را در نگاه تو فریاد بزند .

و کلام آخر با میوه دلم یسری ؛

دخترم ؛

ناقوس دلم را به صدا در خواهم آورد تا ثابت کنم دلم با تو زنده می شود و در هوای تو نفس می کشد ، با یاد تو عاشق می شوم و در غم تو می میرم ، شعار هم  نمی دهم ، فقط می خواهم مطمئن شوی که هستم و پدرت در روزهای سخت همواره در کنارتو خواهد بود ، دستان تو را خواهد گرفت تا به بلندترین و زیباترین جایگاههای زندگی ات دست یابی .

یاد این شعر معروف دکتر علی شریعتی افتادم که بعنوان حسن خطاب تقدیم می کنم به دخترم که گرچه اول نشد ، اما اولین در زندگی من بوده و خواهد بود :

گاهی گمان نمی کنی و می شود  ، گاهی نمی شود که نمی شود .

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است  ، گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود .

گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست ، گاهی تمام شهر گدای تو می شود .

پ . ن :

سخنی با دوستداران یسری عزیزم ؛

در پایان این دلنوشته ام  بر خود لازم می دانم از تمامی 355 نفری که به دخترم رای دادند و او را محبوب خود دانستند تشکر کنم ،  آنهایی که دلشان به اندازه دریا بود ، آنهایی که با ما بودند و دوستشان دارم .

و حتی به آنهایی که در کنارم با تلفن همراهشان نشسته بودند و قول می دادند بعدها و در فرصتی مناسب پیامکشان را ارسال خواهند کرد عشق می ورزم!

به احترام تمامی این عزیزان می ایستم و سر تعظیم به نشانه تشکر فرو می آورم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (43)

مامان امیر مهدی (سوده)
19 مرداد 92 17:37
با سلام و احترام خدمت پدر بزرگوار و مهربان یسری عزیزم قبلا هم گفته ام و اکنون نیز تاکید میکنم نوردیده تان یسری گلم از دید ما اول است و اینکه انشاالله در زندگی واقعی اش اول باشد و بر بالاترین سکوی موفقیت و سرافرازی بایستد که مطمینا در زیر سایه پدر مهربان و با ارزشی چون شما همینگونه خواهد بود.
و اما یسری عزیزتر از جانم دختر زیبای من موفقیتت را تبریک میگم و برایت ارزوی شلامتی و تندرستی و شادکامی دارم دختر قشنگم.دوستت دارم عزیز دل خاله.

با سلام و احترام
مامان مهربان امیر مهدی عزیزم ، بدون اغراق می توانم بگویم دلگرمی شما و نیز همراهی دیگر عزیزانی که هر لحظه همنفس با دخترم می شوند، بزرگترین دستا وردی است که در طی این یکسال و اندی در این وبلاگ بدست آورده ام و برای این همه لطف و محبت بی نهایت ممنونم
مسیحا
19 مرداد 92 22:31
ما رتبه اول مسابقه شدیم و از نظر ما تمام شرکت کنندگان برنده مسابقه و شایسته تقدیرند مخصوصا یسری جان و این احساس زیبای پدرانه که ارزشش هزاران بار برتر از رتبه چنین مسابقه هایی است ، امیدوارم یسری جان زیر سایه والدینی چون شما در تمام مراحل زندگیش پیروز و سربلند باشد


با سلام و احترام فراوان
تبریک ما را برای این انتخاب فرخنده پذیرا باشید و می توانم به جرات بگویم مسیحای عزیزم زیباترین کودکی بود که در این مسابقه شرکت کرده بود و آن چشمان زیبایش مستحق رتبه نخست بود .
خیلی خوشحالم که ما را لایق دانستید و با ارسال نظرتان خوشحالمان کردید
بازهم منظر حضورتان هستم.
یا علی التماس دعا
پرهام ومامانش
20 مرداد 92 0:17
سلام
دقیقا حرف دل من
یادتون باشه باون افرادی که کنارتون نشستن وقول میدادن ! یه قولایی بدین چون من که میخام همین کارو کنم
میگن کوه به کوه نمیرسه ادم به ادم میرسه ! من فقط مونده اون روزم
حالا این که یه فان بود ولی خب باعث شناخت پیدا کردن شد
موفق باشین

متشکرم که حس و حال من را درک کردید ، اما بیایید با لبخندی ساده گذر کنیم از آنهایی که کم لطفی کردند و تصور نمودند با این کار می توانند جلوی بزرگی دیگران را بگیرند.
مطمئنم شما هم دل بزرگی دارید و آنها را خواهید بخشید .

hamed
20 مرداد 92 1:13
salam
moteasefane dir motevajeh shodam
ishala ke pirooze mosabeghe beshid
arezoo mikonam yasra jan hamishe salamato shad bashe


salam
merci dooste khoobam . manam barayat arezooye movafaghiyat ra daram.
مریم (یه دوست)
20 مرداد 92 11:02
سلام خیلی ناراحت شدم از اینکه بیشتر ز این کمکی از دستم برنیامد ولی بازم هم بگویم که یسری همیشه در این وب برای من و امثال ماها اول هست چراکه اولین وبلاگی که هر روز بهش سر میزنم وبلاگ یسری جان هست امیدوارم یسری در لحظه لحظه زندگیش و مراحل ناب زندگیش اول و موفق بشه و منم بادیدن این لحظه هاش خوشحال شم


با سلام
از اینکه همانند همیشه به مثابه یه دوست همراه ما بودید و هستید سپاسگذارم ، امیدوارم بتوانم این همه زحمات شما راجبران کنم.
سمیه
20 مرداد 92 12:40
با سلام خدمت پدر مهربان یسری
وبا عرض پوزش کامنت شما رو دیر خوندم والا مایه افتخاره به یسری جان رای مثبت بدم امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و موید باشین وخدا دختر گلتون رو حفظ کنه باز هم عذر میخوام بابت دیر خوندن کامنت شما زمان دادن رای گذشته بود


با سلام
همین که وقت گذاشتید و به وبلاگ دخترم سر زدید و محبت درونی تان را اعلام نمودید بسیار متشکرم و برایتان آرزوی موفقیت می کنم
مامان محمدحسین
20 مرداد 92 13:40
سلام عزیز دل خاله. مبارکت باشه . این عکس زیبایت را در کنار گالری عکسهای محمدحسین ذخیره کردم. با اجازه پدر گرامی شان؟؟؟؟؟؟؟؟؟


با سلام
این که به ما سر می زنید بزرگترین افتخار است و این همه لطف شما نسبت به دخترم افتخاری بالاتر .
از بابت محبت هایتان مسرور و ممنونم.
نارگل
20 مرداد 92 14:58
سلام اخی چه مامانو بابای مهربونی.....
ببخشید چرا نوشتید سخنی با دوستاداران پسری عزیزم؟

با سلام و تشکر از حضورتان

نارگل
20 مرداد 92 14:59
فهمیدم فهمیدم ببخشید اشتباه دیدم


خواهش می کنم ، پیش می آید
پرهام ومامانش
20 مرداد 92 15:39
سلامی دوباره منم لینکتون کردم
نه من اهل تلافیم اون به موقع اش !
لذت تلافی چیز جالبیه
حتما تجربش کنید
شوخی بود
همیشه همه ی نی نی سالم باشن فقط همین بقیه چیزا مهم نیس!

متشکرم هم بابت لینک و هم بابت دل دریایی تان
به احترام شما

مریم (یه دوست)
20 مرداد 92 18:25
خواهش میکنم این رو برای خودم یه مسیولیت میدونستم که رای بدم ولی نمیدانم چه شد که باب میلمان نشد به هر حال اینها همه یه قسمت کوچکی از دوران رقابت یسری هست امیدواردم در مراحل دیگر زندگیش موفق باشد


البته عدم تبلیغات اینترنتی که می توانست کمک شایانی به یسری کند هم عامل مهمی است که انشاء الله در مسابقات بعدی در نظر خواهم گرفت
مرسی از آرزوی قشنگتان
مهسا مامان نورا
20 مرداد 92 18:50
مااپیم


چشم
معصومه زن عموی بردیا
20 مرداد 92 19:40
من برای دختر ناز شما آرزوی سعادت و سلامت و خوشی بسیار دارم و امیدوارم سیرتش مانند صورت زیبای زیبا باشه و آلودگی ها ی دنیا آلوده اش نکنه و مانند لوحی لطیف و سفید بمونه ان شالله برای من دعا کنید.با کلیک کردن کلمه سایت به وبلاگ دیگر من راهنمایی میشید که برای فرزند نیامدم ساختم
اما وبلاگ اصلی وبلاک مردی از نسل کوروش کبیر هیست برای پسر جاریم ممنونم


مننونم که امدید ، از دعای قشنگتون هم سپاسگذارم
خدمت خواهم رسید
مریم (یه دوست)
20 مرداد 92 23:18



مرسی محبت دارید شما
مسیحا
20 مرداد 92 23:48
سلام ، با افتخار لینک شدین


متشکرم
مریم (یه دوست)
21 مرداد 92 0:19


مریم (یه دوست)
21 مرداد 92 0:26
یسری جان خوبن؟خیلی ناراحت شدم ازاینکه یسری برنده نشد

مرسی خوبه از لطف شما ( گاهی نمی شود که نمی شود )

ژاله
21 مرداد 92 16:16
یسری خانوم چه لباس قشنگی پوشیده


مرسی نظر لطفتونه
مریم (یه دوست)
21 مرداد 92 23:32



متشکرم
مامان حلما
22 مرداد 92 10:44
حیف شد کاش برنده می شدی خاله ما رو خوش حال میکردی.

ممنونم از همدلی و همراهیتون
باران
22 مرداد 92 11:43
باسلام
این پیرهن چه به دختر نازتون یسری جان میاد.
واقعا که خیلی زیبا مینویسین
من شیفته شون میشم
و واقعا حرفاتون منطقیه


خواهش می کنم بابت تمام حرفهای امیدوار کننده تان ممنون ومتشکرم
بهار
22 مرداد 92 12:10
سلام بابای یسری به وب منم سر بزنیدمنتظرم


با سلام
آدرس سایتتان را اشتباه برایم نوشته اید . مجددا برایم بنویسید تا برای عرض ادب خدمت برسم
مهسا مامان نورا
22 مرداد 92 14:45
با سلام وتقدیم احترامات یسری جون ما با داشتن پدر و باارزش و بزرگواری مثل شما همیشه از دید من رتبه و جایگاه اول و خاصی داره وامیدواره که همیشه چراغ دلتون باشه و و ازاینکه با پیامهای زیباتون دلم من و نورا رو شاد میکنید و منت میزارید به ما سر میزنید کمال تشکر دارم و ارزوی بهترین ها برای شما ویسری ناز ودوست داشتنی خاله باز هم خوشحال میشیم تشریف بیاری به کلبه خاطراتمون

سلام و عرض احترام
من به سهم خودم از تشریف فرماییتان به این وبلاگ خیلی خوشحالم و بسیار شادمانم که وبلاگ یسری دختر خوش قدم پذیرای پدران و مادران متشخصی چون شما و کودکان زیبایی چون نورای عزیزم است .
به یمن قدوم مبارکتان تقدیم به شما و نورای عزیزم
Mohsen
22 مرداد 92 15:15
با سلام وبلاگ خیلی قشنگی دارین.اگه افتخار بدین لینکم کنین ممنون میشم حتما خبر بدین.


با سلام
با افتخار لینک شدید .
بهار
22 مرداد 92 15:31
بااجازه لینکتون کردم


منم با افتخار لینکتان کردم
Mohsen
22 مرداد 92 15:31
سلام................ممنون از حضورتون............شما هم با افتخار لینک شدین.


با سلام
ممنونم
الهام مامان محیا
22 مرداد 92 18:40
وای چه عروسکی شده یسری خوشگله
خواهش میکنم قابل نداشت.
راستی به ما سر نمیزنین ها


ممنونم ، ببخشید مشغلات کاری کمتر اجازه می دهد اما با این حال چشم خدمت خواهم رسید
...
22 مرداد 92 19:37
ممنون که ب فکرم هستی


جانم
به فکر چی ؟
Mohsen
23 مرداد 92 17:04
طولانی ترین قصه های پرغصه نیز ، بالاخره به پایان خواهند رسید؛

با چشمانی پر امید ، صبری لازم است ...

هیچ آسمانی ، همیشه ابری نخواهد ماند .


متشکرم محسن جان ، خیلی قشنگ بود
آرمان
25 مرداد 92 19:36
يسري عمو جريان چيه؟



***
27 مرداد 92 1:01
وای چقدر نازتر شدی تو ماه بانو خانم شیک پوش خانم چقدرم باسلیقه ای تو بلا
راستی به اونایی که مسابقه ترتیب میدن بگو اگه جرات دارید یه مسابقه برا دلنوشته ها بذارید تا بگم کی اول میشه تازه بدون هیچ تلاشی برا رای جمع کردن!!!


خانوم ستاره با توصیفاتی که شما از دلنوشته هایم می کنید کم کم باورم می شود که قابل خواندن هستند!!
به هر حال بابت لطفی که به یسری جان دارید و عنایتی که به اینجانب دارید متشکرم
متین
27 مرداد 92 21:33
یسری از نظر من همیشه اوله چون بابای مهربونی مثله شما داره ،می دونین همه ی بچه ها اولند چون همشون پاک وفرشته اند این اختلافات مربوط به دیدگاههای ماست بخدا همشون ایینه هستند پاک پاک، وبلاگ شما تنها وبلاگیه که منو می کشه به سمت خودش.


مثل همیشه متین جان به من لطف داری و فقط به پاس نظرات دلگرم کننده ات می تونم بگم ممنونم ازت
مامان سها
28 مرداد 92 18:15
نازی خاله..


ممنونم
Mohsen
29 مرداد 92 22:41
تنها نشسته ام . . . . دفتر خاطرات را مرور می کنم... هیچکس مرا به یاد نمی آورد... این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی... و من آرزوی هیچکس نبودم...
یسری جون
30 مرداد 92 22:27
سلام! خوشگل ترین بچه دنیا بچه خود آدمه البته که دختر شما خیلی نازه و من انتظار داشتم که 10 نفر اول باشه، ایشالله تو کنکور جز 10 نفر باشه
ان شاءالله همیشه سلامت باشن
می خواستم بگم ما هم اسم دخترمون رو یسری گذاشتیم، اگه دوست داشتین یه سر بزنین به اسم yasrajoon


با سلام
خوشحالم که همنامی برای دخترم پیدا شده است ، خدمت خواهم رسید
مامان هانیه سادات
3 شهریور 92 10:57
سلام. ممنون از لطفت و محبتتون. خیلی زیبا مینویسین. خوش به حال یسری جان.
من هم تا چند ماه پیش مشتاق آپدیت کردن ووبلاگ دخترم بودم اما به لطف بعضی دوستان فعلا مطلبی نمیگذارم تا ...
من هم از اینکه با شما همشهری و همکار محترم آشنا شدم خوشحالم. موفق باشید.


با سلام
ممنونم که تشریف آوردید ، مایه افتخار من است که با شما آشنا شدم
مهسا مامان نورا
3 شهریور 92 11:11
سلام بابت اون شب خیلی ممنون واقعاًشرمند ه ام دستتون درد نکنه یسری جونم خوبه جای من ببوسیدش دستتون درد نکنه بسیار زیبا توضیح داده بودید در قسمت نظرات

با سلام
ممنونم ، کاری نکرده ام
الهام مامان محمدحسین
5 شهریور 92 17:05
به وبلاگم سر بزنین و نظر یادتون نره!!!!!
(محمد گفت و من نوشتم!!!)




چشم حتما حتما
مهسا مامان نورا
6 شهریور 92 22:37
عمو سلام کجاییییین شما دلمون واسه یسری جون تنگ شده یه سر به ما بزنید


با سلام به زودی آپ خواهم کرد
لیلا
19 شهریور 92 0:17
سلام من برای اولین باره که به وبلاگ دختر نازتون سر میزنم امیدوارم تو همه ی مراحل زندگیش برنده باشه اینا که چیزی نیست.



با سلام
از ابراز لطف و دلگرمیتان بسیار متشکرم
فائزه
20 شهریور 92 12:06
کاش بجای برگزاری مسابقاتی از قبیل نی نی شکمو که اغلب شاهدیم کودکی میان قابلمه نشسته و چندین گوجه و بادمجانش اطرافش..کمی به فرهنگمان توجه کنیم. به قدمت تاریخ و رسوم برگردیم
ما از نسل آریاییم نه از بلاد گشنگان...

بخت همیشه یار یسری باشد


با شما موافقم ، ایده جالبی است کاش مسئولان نی نی وبلاگ به این خواسته جامه عمل می پوشاندند .
نیاز
28 بهمن 92 14:08
سلام قلم زیبایی داریدولی نمیدانم چرا بغم را ترکاند بدجوووووووور
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام این سادگی و صمیمیت شما را می رساند و بس