یسری جانیسری جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
امیر یاسین جانامیر یاسین جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

یسری ، دختر خوش قدم

برای همیشه کودک بمان

1392/7/16 16:28
2,642 بازدید
اشتراک گذاری

سلام یسری جان ؛

منتظرت بودم ، خوش آمدی به دفتر مشقم ، میدانستم اگر هیچ شب دیگر به سراغم نیایی لااقل امشب را در بزم تولدم شرکت خواهی کرد . برای همین حرفهای ناگفته زیادی دارم . اینگونه راحت تر می توانم درد دل کنم و یا بهتر می توانم حرفهایی را بگویم که در عالم بچگی طرفداران بیشتری دارد .

بین خودمان باشد گاهی اوقات به تو غبطه می خورم و خنده دار است اگر بگویم دوست دارم جای تو باشم ، جای خودِ خودِ تو .

جای کودکی معصومانه ات ، جایی که درهیبت کودکی هر کاری را انجام می دهی و هیچ کس تو را مواخذه نمی کند ، جایی که خندهایت را به بالاترین قیمت می خرند و صدای قدم هایت برای هیچ کس غریبه نیست .

دختر زیبای من ؛

در این دنیای وانفسا گاهی آرزو می کنم به عقب وعقب تر برگردم ، حتی به کودکی و به همان رویای شیرین بی خیالی.

آخر عزیز من ، کودک که باشی وقتی با صدای بلند گریه کنی همه دردت را می فهمند و نازت را می کشند .

کودک که باشی می توانی چشمهای خیست را به همه نشان دهی بدون آنکه خجالت بکشی .

کودک که باشی کسی هست که برایت لالایی بخواند تا تو خوابت ببرد .

کودک که باشی زندگیت را مقایسه نمی کنی و بی کم و کاست از آن لذت می بری .

کودک که باشی چیزهایی را می شکنی که مطمئنا هیچ کدام نامشان دل نیست .

کودک که باشی حس تملک در تو موج نمی زند و چه ساده و بی آلایش می بخشی هر آنچه را که دوست داری .

کودک که باشی سکوت و صبوری ات را به حساب ضعف و بی کسی ات نمی گذارند .

کودک که باشی دستانت در دستان خداست و هیچ کدام حاضر به جدا کردن دستهای یکدیگر نخواهید بود .

کودک که باشی اشتباهاتت را پای کودکیت می نویسند و شیرین کاریهایت را بپای بزرگ شدنت .

کودک که باشی غرورت را هم می خرند  و برای بوسیدن روی ماهت لحظه را قدم می زنند .

کودک که باشی عطر تنت گلها را وادار به تعظیم می کند و زلال بودنت باران را .

خلاصه کودک که باشی مهربانی را دوست  خواهی داشت ، گذشت را می فهمی ، با سادگی انس می گیری و خندیدن را زیور خود می کنی .

گل باطراوت زندگی ام ؛

اینها را که گفتم و شنیدی معنایش این نیست که زندگی بزرگسالی ام را دوست ندارم ، نه ،  بلکه خدا را شاکرم و قدردان داشته هایم هستم ، داشته هایی که گاهی از سرم هم زیادی اند . اما دلم می خواهد دلتنگی هایم را بدانی ، تا مبادا آن طرف تر حسرت روزهای رفته را بخوری که می شد برایت بسرایم . می خواهم برایت بنویسم تا بدانی این روزهای شیرین ، چگونه طلایه دار عمر نازنینت خواهد بود ، دلم می خواهد ساده گذر نکنی از روزهایی که بی تکرارند .

هرچند کودکی های این سالها مثل قدیما نیست ، نه بازیهایش جذابیت گذشته را دارد و نه تفریحاتش رنگ و بوی آن روزهای کودکی ما را .

اما کودکی در هر زمانی شیرین و خاطره انگیز است و از تو می خواهم به حرمت موهایم که یک به یک سفید می شوند برایم کودک بمانی .

خانوم کوچولوی من؛

کودک بمان ، برای همیشه ، اینگونه من هم راحت ترم و بهتر می توانم نوشته هایم را رنگ خدا بزنم و به تو بفروشمشان .

کودک بمان حداقل بخاطر دلتنگی های گاه و بیگاه من و برای آنکه واژه هایم بی مزد نماند .

بخاطر آن که تا ابد دوستت دارم ، کودک بمان و کودک بمان وکودک بمان .  

 

پ ن :

دلنوشته ای بمناسبت روز جهانی کودک و به بهانه روز تولدم که سالی دیگر را بر عمر ناقابلم افزوده است .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (44)

مریم (یه دوست)
16 مهر 92 18:12
سلام بااینکه دیگر لیاقت این را ندارم که پیامهایم را بخوانید ولی یسری جان روز کودک را بهت تبریک میگم و امیدوارم از این روزها که برای خود توست بهترین بهره ها را برده باشی و چنان خوشایند برایت این روزها بگذرند که لحظه لحظه اش برایت خاطره باشد و اما به شما پدر بزرگوارهم روز تولدتان را تبریک میگوییم و امیدوارم سالیان سال سایه تان بالای سر یسری جان و شیما سادات عزیز باشد


با سلام
خیلی متشکرم که نسبت به دخترم و همچنین اینجانب عنایت دارید و ما را شرمنده می فرمایید.
احتراما نمی دانم چرا چنین متصور شده اید که پیامی از شما پاسخ داده نشده است که اگر این اتفاق افتاده باشد خودم را نخواهم بخشید چرا که اعتقاد دارم اگر این وبلاگ اعتباری یافته به همت شما عزیزانی است که با نظراتتان همواره در کنارمان بوده اید.
با این حال اگر پیامی به من نرسیده و یا اگر بر فرض محال و آن هم بصورت سهوی پاسخ داده نشده است پوزش می طلبم.
از حضورتان بسیار مسرور و ممنونم
مامان محمدحسین
16 مهر 92 18:58
سلام دختر قشنگ خاله...
روزت مبارک...
بابای یسری جان تولد شما هم مبارک باشد....


با سلام
بابت هر دو تبریکتان ممنونم
مامان امیر مهدی (سوده)
16 مهر 92 19:53
کاش میشد همیشه کودک بود
زندگی شادی و عروسک بود
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم...روزت مبارک نفس خاله ...برای یسری گلم

از طرف یسری جان خیلی تشکر می کنم از این همه محبت

مامان امیر مهدی (سوده)
16 مهر 92 20:03

مبارک مبارک مبارک....تولدتان مبارک...با ارزوی بهترینها...


با سلام
خیلی لطف دارید و شرمنده ام فرمودید
مامان امیر مهدی (سوده)
16 مهر 92 20:04
چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس… و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز… روز میلاد… تولدتان مبارک...


با سلام
و چه دلگرم کننده است همراهی شما با تمام غم ها و شادیهایمان بسیار ممنونم
مامان امیر مهدی (سوده)
16 مهر 92 20:07
باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است...
با سلام و احترام روز تولدتان را تبریک میگویم و از خداوند منان خواستار عمری طولانی پر برکت و سرشار از سلامتی و شادی برایتان میباشم...با ارزوی ثانیه ثانیه خوشبختی و شادی...

با سلام
خیلی ممنونم بابت تبریک و دعای قشنگتان ، به نوبه خودم بهترینها را برایتان آرزومندم
مهسا مامان نورا
16 مهر 92 20:42
وای خدای من شما که دوباره گل کاشتید مثل همیشه،
نوستالژی شما از گذر کودکی خیلی دلنشین بود بی اغراق میگم وب شما و مطالبش جزء بهترینهاست و من خوشحالم دوستان خوبی مثل شما دارم راستی تا یادم نرفته از طرف خواهر کوچکتون تبریک من و نورا جون رو بپذیرید تولدتون مبارک .راستی 16 یا 17 مهر هستید.و به وسعت دوستیمان بوووووووس برای یسری ناز

با سلام
ضمن آنکه مجددا و از اینجا تولدتان را تبریک می گویم بایستی عرض نمایم ( همانطور که قبلا گفته ام ) نورا جان و وبلاگش و توانمندی شما در نگارش مطالب بسیار ستودنیست ، و مطمئنا علاقمندی من به نورا جان و وبلاگش بسیار عمیق است
با این حال من باب عنایتتان سپاسگذارم
16 مهر هستم


مهسا مامان نورا
16 مهر 92 20:47
نازکم، یسری من روز کودک بر شما مبارک


از طرف یسری و از شما خیلی ممنونم
مریم (یه دوست)
16 مهر 92 22:35
خواهش میکنم شاید من قضاوت بی جا کردم ببخشید ولی 2تا پیام گذاشته بودم


این مورد برای خودم یکی دو بار پیش آمده که پیامم به وبلاگ دیگری ارسال نشده است . شاید پیام شما هم همینطور بوده.
خوشحال میشوم نظرتان را مجددا ارسال نمایید .
مریم (یه دوست)
16 مهر 92 23:18
نه دیگه یادم رفته


دسستتون درد نکنه
مریم (یه دوست)
16 مهر 92 23:19
از پست قبلی فکرکردم عازم یه شهر دیگه شدین شما در حالی که ماشمارو نایب الزیاره خودمون میدونستیم؟



درست فکر کردید
به دلیل شغلم مجبوریم چند روزی رااز مشهد دور باشیم البته آخر هفته ها و تعطیلات مشهدیم
نوید
16 مهر 92 23:54
سلامتی پدری که در هیچ کتابی جای ندارد و حتی هیچ بهشتی هم زیر پایش نیست اما بی منت از این غریبگی ها می گذرد و پشت خنده هایش سکوت می کند تنها دلتنگیهایش را مرور میکند و عشق بی بدیلش را نثار فرزندش
تبریک به مناسبت تولد برادرعزیزم مجید


برادر عزیزم
به پاس این نگارش زیبایت از تو متشکرم و آینده ای روشن را برایت از خدای مهربان خواستارم
مهسا مامان نورا
17 مهر 92 1:27
سلام شب شما به خیر بابت همه راهنمایی ومعرفی سایت ممنون مشکل سیو کردن هم برطرف شد خدا رو شکر مرسییییییییی


با سلام
خواهش می کنم ، کاری نکردم
مریم (یه دوست)
17 مهر 92 17:38
ایشالله به سلامتی ما رو از دعاهاتون بی نصیب نزارین بازم ممنونم


با سلام
من نیز محتاج دعای خیرتان هستم
***
17 مهر 92 23:14
یسری جون به وسعت همه ی دنیای زیبای کودکیت, بهت تبریک میگم.
چی چی بود کودکی ما اصلا کی کودکی داشیم خداییش؟ توجنگ اومدیم و سوغاتش برامون یتیمی بود و...
یسری جون بابا برا من بی مفهومترین واژه ی دنیابود ولی از وقتی دارم کودکی تو را مرور میکنم کم کم دارم میفهم که واژه ایست همتای مادر اینو میگم که بعدها وقتی میخونیشون قدر همچین پدریا بدونی بدون که خدا چه نعمتی بهت بخشیده


با سلام
چقدر خوشحال شدم از حضورتان و چقدر غمگین شدم از درد دلی که طعم تلخ یتیمی می داد .
شما خیلی لطف دارید و از نظرتان همیشه بهرمند می شوم و هرچند نشانی ( نه اسمی نه آدرس وبلاگ و سایتی ) از شما ندارم اما به رسم هم نوع دوستی و از اینجا برایتان بهترینها را از خداوند بزرگ خواستارم ، همچنین امیدوارم هیچ وقت غم به دلتان راه نیابد.
تقدیم به شما
مريم مامان نيكان
18 مهر 92 6:40
كوچولوي عزيزم روزت مباررك انشالله كودكي شاد و زيبايي در كنار پدر مادر مهربونت داشته باشي


با سلام
ما هم برایتان آرزوی سلامتی و سربلندی را داریم
لیلا
18 مهر 92 14:30
بابای یسری تولدتون مبارک امیدوارم سالیان دراز سایه شما روسر دختر نازتو باشه.



با سلام
متشکرم ، خیلی لطف دارید
الهام مامان محیا
18 مهر 92 19:20
سلام سلامی به زیبایی کودکی
وای خدای من چه قدر زیبا کودکی رو توصیف کردین چه قدر حرفهای دل من بودالبته با کمی اشک چقدر دست به قلمتون عالیه
مثل همیشه منقلب شدم...
آدم با این نوشته ها دلش میگیره که دیگه این دوران بچه هامون دست نیافتنی میشه...

روز کودک رو تو پست قبلی به یسری جونم تبریک گفتم ولی دوست دارم اینجا هم بگم..فرشته ی پاک روزت مبارک
راستی پیش ماهم بیاین

با سلام
شما مانند همیشه لطف دارید، از اینکه در هر دو پست روز کودک را به دخترم تبریک گفتید بسیار ممنونم
بابت عنایتتان به دلنوشته هایم یکبار دیگر متشکرم
الهام مامان محیا
18 مهر 92 19:22
وای راستی یادم رفت..
تولدتون مبارک
ایشالله که سالیان سال با صحت وجود تمام و با عشقی این چنین ابدی سایتون رو سر یسری جون بمونه


خواهش می کنم
امیدوارم سایه شما نیز بر سر محیا جان مستدام بماند
***
18 مهر 92 22:38
و متقابلا تقدیم به یسری جون و خانواده بزرگوارش


با عرض تشکر مجدد
مامان امیر پسرسرما
19 مهر 92 10:55
سلام
روز کودک روبه دختر گلتون تبریک میگم

بسیارزیبا بود دستنوشته های پدری مهربان که خود کودکی بوده در گذشته ...
سالروز تولدشماهم مبارک باشه


با سلام
همانند همیشه لطف دارید
برای امیر عزیزم ، پسر سرما
مامان ماهان
19 مهر 92 12:09
يسري جونم دخمل خوش قدم بابايي دوست دارم عزيزم الهي هميشه تنت سالم باشه


با سلام
مرسی خیلی خوش آمدید و از عنایتتان به دخترم بینهایت ممنونم
مامان ماهان
19 مهر 92 12:11
تقديم به مامان يسري

و از مامان یسری جان تقدیم به شما
الهام مامان محیا
20 مهر 92 9:34
راستشو بخواین یه کم از دستتون دلگیرم چون شما به خونه ی مجازیمون تشریف نمیارین
راستی شما تو خراسان رضوی هستین؟ اگه آره لطفا نایب و زیاره ی ما هم باشید بد جور دلم هوای امام رضا رو کرده


با سلام
علیرغم آنکه همیشه با نظراتتان ما را شرمنده می کنید ، کمتر توفیق داشته ام نظر م را برایتان بنویسم و حق دارید دلگیر باشید ، از این بابت بنده را عفو بفرمایید ( جبران خواهم نمود )
این افتخار نصیبمان شده که در جوار علی ابن موسی الرضا زندگی کنیم اما بنا به موقعیت شغلی ام مجبوریم در هفته چند روزی را مشهد نباشیم که این وضعیت انشاءالله آنقدر طولانی نخواهد بود .
ضمنا روز عرفه نایب الزیاره خواهیم بود.
مریم (یه دوست)
20 مهر 92 10:07
تقدیم به یسری عزیز


از طرف یسری جان تقدیم به شما
مریم (یه دوست)
20 مهر 92 18:40
سلام ممنونم یسری جان. بابای یسری لطفا نایب الزیاره ما هم باشین خواهش میکنم خیلی دلم تنگ شده برای بودن تو حرم وایستادن برای نمازهای صبح که چه حال و هوایی داشت

با سلام
انشاءالله و امیدوارم هر چه زودتر بتوانید به زیارت بیایید

مریم (یه دوست)
20 مهر 92 22:51
3ماه نمیشود که برگشتیم و لی در انجا بودن یه عالم دیگه ای داره خوش به حالتون که اهل مشهدین


انشاءالله دوباره طلبیده می شوید ، ضمن آنکه دور و نزدیک بودن فیزیکی مهم نیست . بایستی دلتان تقرب داشته باشد که حتما با این اوصاف دارد.
مامان امیر مهدی (سوده)
21 مهر 92 1:21
سلام پدر بزرگوار من کامنتهای شما را خواندم و اگر اشتباه نکنم برادر ارجمندتان برای شما تبریک روز تولدتان را نوشته بودو ..............چه زیبا...............
من زبانم قاصر است از بیان توصیف احساسی که در هنگام خواندن این مطلب پیدا کردم ...سرشار از عشق یک رنگی و صداقت بود ....
اعتراف میکنم که خانواده شما نگارش بسیار بسیار بسیار زیبایی دارتد...
در ضمن با عرض معذرت باید بگویم من اخر با خواندن نوشته های شما از این همه احساس و زیبایی دچار شوک ناگهانی و سکته خواهم شد...........وجود گرانمایه و ارزشمندتان سلامت باد!

با سلام
بله درست حدس زدید ، هرچند اقوام و نزدیکان کمتر نظرشان را به این صورت بیان می کنند و اکثرا شفاها دیدگاهشان را می گویند ، اما این مورد جزء همان معدود مواردی بود که برادرم تولدم را تبریک گفته بود .
ضمنا اغراق نفرمایید ، نوشته هایم آنقدر ها هم قابل تقدیر نیست که دیگران را به شوک ببرد ، آن هم شما که به واسطه سبک نگارش جذابتان مخاطبان خاص خود را دارید .
برایتان آرزوی موفقیت روز افزون را دارم .
معصومه
21 مهر 92 10:20
سلام دختر نازتون رو از طرف من ببوسید
تولدتون مبارک ایشالله سایتون رو سر یسری جون همیشه مستدام باشه



با سلام
چشم اطاعت امر می کنم و از محبتتان به دخترم خیلی ممنونم.
از بابت تبریک تولدم هم سپاسگذارم
یاسمین
21 مهر 92 11:55
ماشالله خدا حفظش کنه.


و خداوند به شما سلامتی عنایت نماید
مامان محمدحسین
21 مهر 92 14:08
سلام اگه خدا بخواد در روز عرفه به مشهد میایم و اگر نه .... خواهشا خواهشا نائب الزیاره باشین...

با سلام
امیدوارم روز عرفه ، سعادت داشته باشم در حرم علی ابن موسی الرضا(ع) ، نایب الزیاره شما و تمام دوستان نی نی وبلاگیمان باشم .
***
21 مهر 92 20:36
از خوش شانسی من بوده که تنها دوست نی نی وبلاگی من مشهدیه یسرای عزیز و دوست داشتنیم ایشالا روز عرفه امسال و سالهای بعدتر هر دعای عرفه که در جوار آقا بودی ما را هم مد نظر داشته باش.
اون روزی که شاید دیگه ماهم نباشیم تو یادت نره که ما چشم انتظاریم.


واز اقبال بلندما نیز هست که همراهان مهربان و خوش قلبی چون شما داریم
محتاج دعاهای زیبایتان هستیم و امیدوارم سایه تان همچنان مستدام بماند .
مریم (یه دوست)
21 مهر 92 22:44
یسری جان بهت خیلی عادت کردم وهر دفعه که میام نت اولین کاری که میکنم به وبلاگ تو سر میزنم امیدوارم تو هم بااون دل پاک ومعصومت همیشه دعاگوی من باشی درواقع یسری بهت ارادت خاصی دارم


با سلام
مطمئنا اردات ما نیز نسبت به کسانی که همواره با نظراتشان شرمنده مان می کنند تمام شدنی نیست
محتاج دعاهای پر خیر و برکتتان هستیم
مهسا مامان نورا
22 مهر 92 18:31
کجایین شما ؟


با سلام هستیم خدمت شما
مریم (یه دوست)
23 مهر 92 9:36
امروز که انشالله تشرف بردین حرم فراموشمان نکنید


با سلام انشاءالله
مهسا مامان نورا
23 مهر 92 19:44
عید قربان مبارک التماس دعا


با تشکر و سپاس
متقابلا تبریک عرض می کنم
مامان امیر مهدی (سوده)
23 مهر 92 22:07
عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما و خانواده محترمتان مبارک


بر شما مبارک باد روز تجلی بندگی بر آستان حق تعالی
مهسا مامان نورا
1 آبان 92 16:04
عید ولایت مبارک


بر شما مبارک باد
***
1 آبان 92 23:36
عیدتون مبارک


متشکرم - همچنین بر شما مبارک باشد
الهام مامان محیا
2 آبان 92 1:08
روزی که خدا گل خلایق سرشت
بالای در بهشت اینگونه نوشت
بی مهر علی ورود اکیدا ممنوع
با حب علی بیا که بازست بهشت
"عید ولایت بر
نی نی وبلاگیها مبارک "


با تشکر از شعر بسیار زیبایتان
بر شما مبارک باد
مامان محمدحسین
4 آبان 92 8:57
سلام....
آپیم زودی بیاین خب؟؟؟؟؟؟؟


با سلام حتما
بابائی پویان
5 آبان 92 18:44
سلام بابای یسری واقعن مطالبتون زیبا و دلنشینند و زیباتر از اون فرشته کوچولوتونه خوشبحالش که چنین بابای پر از مهرو عاطفه ای داره خدا حفظتون کنه


با سلام ممنونم که تشریف آوردید و از لطفتون خیلی متشکرم
مامان فاطمه
6 آبان 92 18:48
سلام
مرحبا
معلومه که این حرفا حرف دله
آخه بدجور به دل میشینه
واقعا دلتنگ کودکی شدم و اشک به چشام نشست تولدتون مبارک
اینم هدیه من به شما


با سلام خیلی لطف دارید و من نیز تقدیم به شما همراه گرامی می کنم
atena
22 آبان 92 18:58
apam