یسری جانیسری جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
امیر یاسین جانامیر یاسین جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

یسری ، دختر خوش قدم

دلم می خواهد اداراکم خیس شود خیسِ خیس

1393/5/9 4:45
978 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام یسری جان

در نهمین روز مرداد ماه سال 93 می خواهم برایت داستان تازه ای بنویسم ، داستانی که الهام می گیرد از ماه رمضان دوست داشتنی.

همان ماهی که در گرمای تیر و مرداد با زبان تشنه ما را به تامل آخرتمان می بُرد ، همان ماهی که پا در مياني می کرد پیش معبودم براي گذشتن از خطاهايم ، همان ماهی که کمک می کرد تا کمی دلم سبک شود و بتوانم این نفس لجام گسیخته ام را کمی مهارش کنم ، که اگر در این حد هم بوده باشد مرا کفایت خواهد کرد .

بنشین و گوش کن که امروز حرفهایم مختص توست و بعد از آن می توانی در مورد من قضاوت کنی ، حکم دهی و آرزو کنی که تقدیر شود آنچه را که تو برایم می خواهی .

دختر عزیزم ؛

با تمام شدن ماه رمضان از امروز هرکس به دنبال اعتقادات خودش می رود اعتقاداتی که مطمئنا با باور تو فرق می کند ، همانطور که تفکرات من با دانسته ها و ندانسته های تو متقاوت است .

از امروز هرکس به دنبال تمایلات نفسانی است که نظری در مورد درست بودن و یا غلط بودنشان ندارم . اما یک سئوال زیادی ذهنم را مشغول کرده است و اینکه چگونه می شود یک ماه تمام را خوب بود و دم از انسانیت زد و یازده ماه دیگر را در حال کشمکش و نزاع شد ؟!  اصلا مگر می شود دم از رهایی زد و در قفس محبوس بود ؟! و یا مگر می شود شکست و خیلی مهربانانه بگوییم اشکالی ندارد خوب می شود ؟

اصلا هیچگاه به این فکر کرده ای چرا گاهی راه برایمان دشوار می شود ، یا در جاهایی در کارمان گیر می افتد و دلمان می گیرد و یا چرا بعضی وقتها به اندازه زیادی چشم هایمان ابری و بارانی می شود اما دعاهایمان آمین گویی ندارد ، به اینها فکر کرده ای !؟

شاید هم با خود فکر می کنی احتمالا ساعت استجابت دعا تغییر کرده است و یا لهجه مان برای ملائک بیگانه است و نعوذ بالله خدا ما را نمی بیند .

اما دخترم هیچکدام از اینها نیست .

چشمان بارانی لازمند اما معجزه نمی کند ، آمین گفتن مستحب است اما خدا سمیع تر است ، حتی استجابت دعا زمان و زبان نمی شناسد و به عظمت خودش قسم که ما را می بیند .

خانوم کوچولوی من ؛

آنجاییکه داغ برآورده شدن حاجات بر دلمان می ماند همان تاثیر حق و حقوقاتی است که بر گردن من و تو سنگینی می کند و چه ساده لوحانه بارش را می کشیم .

نیاز نیست حتما به پول و اموال دیگران تعدی کنی ، فقط کافیست دل دیگران را در نهایت کم انصافی برنجانی و خاطرشان را بخاطر غرور و خودخواهیت به ناحق مکدر سازی و چه ارزان می شود با یک جمله دیگران را آزرده کنی حتی ارزانتر از قیمت پیامکهای که می دهی !

خیلی سهل و آسان میشود اطرافیانت را با همان زبانی که تو را شماتت می کنند مواخذه کنی و این مقابله کردن کار زیبایی نخواهد بود و از آن بپرهیز تا روز بعد از رمضانت با آن سی روز تفاوتی نداشته باشد .

دختر باهوشم ؛

در تک تک لحظاتی که یاد تو آرامم می کند لحظه های سکوت ، پرهیاهو ترین دقایق زندگی ام هستند و مملو از آنـچه می خواهم ولی نمی توانم بگویم .اما مطمئن هستم بي‌دريغ پشت پنهان كلامم را مي‌بينی و اشارات صدايم را بي‌هيچ ابهامي مي‌فهمی فقط کمی زمان لازم است . تنها تو می توانی رمز گشایی کنی از حرفهای دور و بعیدم ، از روزهایی كه بر من گذشت ، از ارتعاش نغمه هایی که فکر می کردم خوش آهنگند ، در حالیکه چنین نبودند .

جان بابا؛

این قصه ام هم تمام شد درست مثل ماه رمضانی که رفت و من از نگاه عاشقانه خدا ، سر به هوا و پر طمطراق رد شدم .

از تویی که چشمانت با من حرف می زند و دستانت برای نوشتن داستان تازه ای همراهی ام می کند می خواهم برایم دعا کنی تا فرصت حضور در یک میهمانی دیگر را بیابم تا از اسارت وقيح ندانسته‌هایم رها شوم و آنقدر باران شفا از آسمان بر من ببارد که سطح ادراکم خیس شود ، خیسِ خیس

شاید آن زمان دیگرکسی به شعورمان توهین نکند ، شاید !

پسندها (15)

نظرات (20)

خاله فاطمه
9 مرداد 93 9:44
سلام. متن قشنگي بود. اميدوارم خدا به همه ما اين سعادت رو بده كه ادراكمون خيس بشه در اين بهار رحمت و غفران و مغفرت خوشبخت آنكسيست كه بخشيده مي شود
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام ممنونم و آمین گوی دعای قشنگتان هستم و خوشبخت تر آنکسیست که می بخشد
***
9 مرداد 93 10:37
وااااااااااای حظ بردم خیلی قشنگ بود یسری جون قربونت با اون چادر نماز خوشکلت ب قوله بابات چشمای بارانی معجزه نمیکنه اما دستای کوچیکه تو کنار اون حرم شریف شک ندارم معجزه میکنه
بابای یسری جان
پاسخ
سلام خاله ستاره ! شما خیلی لطف دارید به دخترم فقط تنها دعایی که با همان دستان کوچک دخترم می توانم بکنم ، طلب مغفرت برای گذشتگان عزیزی است که اینک در کنارتان نیستند
مامان سوده
9 مرداد 93 16:21
سلام پدر بزرگوار ...طاعات و عباداتتان قبول حق...عید گذشته تان مبارک...احسنت!مانند همیشه زیبا و تامل برانگیز بود...محبت پدرانه و دلنوشته های زیبایتان را میستایم...شاد و پیروز باشید...
بابای یسری جان
پاسخ
سلام مادر مهربان امیر مهدی و محمد طاهای عزیز متشکرم که با پیامهای زیبایتان بازهم در کنارمان هستید و دلگرممان می کنید
مامان سوده
9 مرداد 93 16:23
یسری گلم دختر قشنگم عزیزم ماشاالله خانم شدی عزیز دل خاله روز به روز هم داری قشنگ تر میشی ..خیلی دوستت دارم فرشته قشنگم.
بابای یسری جان
پاسخ
شما نیز دو گل زیبا در باغچه زندگیتان دارید که امیدوارم در زیر سایه توجهات صاحب اسمشان ( امام زمان - عج ) سالم و سربلند باشند
مامان محمدحسین
10 مرداد 93 12:27
با سلام... ممنون از عرض تسلیتتون... ببخشید که مجبورم برای پسرم این لحظات رو یادگاری بذارم و اوقات خواننده های عزیز وبلاگش رو تلخ میکنه.... شما که نزدیک به آقامون علی بن موسی الرضا هستید خیلی برامون دعا کنید و بهش بگین که دلمون خیلی هوای حرمش رو کرده....
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام انشاءاالله بتوانیم نایب الزیاره خوبی باشیم وشما نیز بزودی به حرم اقا مشرف شوید
مریم یه دوست
11 مرداد 93 20:57
سلام بابای یسری خوبین یسری گلی هم خوبن ایشالله ؟واااااااااااااای مثل همیشه با متن زیباتون غوغا کردین اااااااااااااای کاش هممون بتونیم بیشتر بیشتر به خدا نزدیکتر بشیم وتنها به این یه ماه پربرکت اکتفا نکنیم .ازتون بابایی خواهش میکنیم در اولین فرصتی که به حرم رفتین برام دعا کنین ولطفا از اقامون بخواین مارو هم بطلبه زودی بیایم حرمش .التماس دعا دارم
بابای یسری جان
پاسخ
خانوم مریم سلام گرم بنده را از میان فاصله ها پذیرا باشید . با اینکه کمتر سعادت نصیبم شده بود که از نظرات خوب شما بهره مند شوم اما بازهم شاکر و ممنونم که به وبلاگ دخترم قدم نهاده اید . خواسته شما را در اولین فرصت انجام خواهم داد و انشاءالله بزودی زود میزبان شما باشیم
الهام مامان امیر علی جون
11 مرداد 93 23:54
سلام. خیلی نوشته هاتون زیبا و صد البته عبرت آموز و تامل برانگیز بود. باشد که جامع عمل بپوشد
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام ، از محبتتان بسیار ممنونم ( انشاءالله )
الهام مامان امیر علی جون
11 مرداد 93 23:56
عید گذشته تون هم مبارک...یسری جون عزیزه خاله هم ناز و دوست داشتنیه .
بابای یسری جان
پاسخ
عید شما هم مبارک باشه و از عنایتتان نسبت به یسری جان ممنونم
مریم یه دوست
13 مرداد 93 16:49
بابای یسری خیلی خیلی به وبلاگ دخترتون ارادت دارم واز اینکه یه مدتی میشه کامنت نزاشتم دلیل بر این نبود که سر به وبلاگ یسری خانوم نمیزنم خیلی وقتا میومدم و وبلاگ رو میدیدم وبه خاطر کم بودن فرصتم نمیتونستم کامنت بزارم به هر حال خوشحالم که دوباره به کامنتم با دلگرمی پاسخ دادین روی ماه یسری رو میبوسم و برایتان ارزوی بهترینها رو در جوار امام رضا دارم و تشکر ویزه به خاطر لطفتون
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام از اینکه همانند یه دوست همراه و حامیمان هستید خدا شاکرو از شما ممنونم .بارها گفته ام که اگر این وبلاگ اعتباری یافته فقط و فقط به همت شما عزیزان بوده است و این را از بازدیدها و نظرات مفیدتان می فهمم . لذا به پاس لطفی که شامل حالمان می شود تنها می توانم برایتان آرزوی بهترینها را از بهترین انسانها( یعنی حضرت رضا - ع- ) داشته باشم و امیدوار باشم در ادامه راه همچنان از حضور شما بهره مند گردیم
مامان امیر
14 مرداد 93 0:45
سلام .طاعات وعباداتتون قبول وعید گذشتتون مبارک.مثل همیشه نوشته هاتون زیبا وپرمعناست وبه دل میشینه.موفق وپیروز باشین.
بابای یسری جان
پاسخ
سلام ممنونم و امیدوارم عبادات شما نیز مورد قبول حق تعالی قرار گرفته باشد . و از نظر لطفتان بی نهایت سپاسگذارم
مریم یه دوست
14 مرداد 93 11:34
خواهش می کنم نظر لطفتون هست
مامان ناهید
30 مرداد 93 2:02
نوشته هایت مثل همیشه دلنشین بود یسری جونو ببوسین
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام شما لطف دارید هم به اینجانب و هم به دخترم بهترین ها را برایتان آرزو دارم
باران
30 مرداد 93 18:39
سلام خوبید؟؟؟ ایشالا همیشه شاد باشید اگ اشتباه نکنم رفتین حرم امام رضا؟؟ زیارت قبول الان 3 ساله دارم دعا میکنم بریم مشهد ولی انگار موقعیتش پیش نمیاد برام دعا کنید آقا رضا مارو هم بطلبه خدا یسری جونم براتون نگه داره
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام ضمن تشکر بایستی عارض شوم که بله این عکس را از یسری جان در حرم اما رضا (ع) گرفتم از صمیم قلب دعا می کنم که انشاءالله بزودی زود زیارت آقایمان نصیب تمامی عاشقانش بالاخص شما گردد .
مامانی
3 شهریور 93 20:15
سلام زیبا نوشتین مثل همیشه منتظر تشریف فرمایی شما به وبلاگ دخترانم هستم التماس دعا
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام ، ضمن تشکر انشاءالله در اولین فرصت خدمت خواهم رسید
***
6 شهریور 93 9:58
عزیز دلم یسری جونی روزت مبااااااااارک دخدر خانووووووومم
بابای یسری جان
پاسخ
مرسیییییییییییییییییییییییییییییی خاله ستاره
مریم یه دوست
6 شهریور 93 23:58
فراموشتان نکردیم یسری خانوم
بابای یسری جان
پاسخ
ممنونم خانوم مریم ما نیز فراموشتان نکرده ایم
مامان مریم
8 شهریور 93 9:56
روزگارت بر مراد / روزهایت شاد شاد / آسمانت بی غبار سهم چشمانت بهار / قلبت از هر غصه دور / بزم عشقت پر سرور بخت و تقدیرت قشنگ / عمر شیرینت بلند / سرنوشتت تابناک جسم و روحت پاک پاک
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام بسیار زیبا بود ممنون و سپاسگذارم
مامان
10 شهریور 93 12:08
یسری.فرشته ی کوچکم به همین معصومیت نگاهت واسطه شو و از خدا بخواه که روزگارمان در تمنای باران حق و مدار محبتش باشد نه در صف نان و سکه ((ببخش.دیریست خسته و خزه بسته ام))
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام آمین دعای زیبایتان را زیر لب زمزمه می کنم چون ایمان دارم او نجوای آهسته بندگانش را می شنود و امیدوارم همواره زندگیتان به طراوت باران نیز باشد
مامان مریم
24 شهریور 93 3:03
سلام طبق معمول نوشته هاتون روح نواز و زيبابود..شاد باشيد التماس دعا
بابای یسری جان
پاسخ
با سلام خیلی ممنونم و محتاج دعاهی قشنگتان هستم