یسری جانیسری جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
امیر یاسین جانامیر یاسین جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

یسری ، دختر خوش قدم

زیبایترین لباسهایت را بپوش

1391/4/29 8:53
903 بازدید
اشتراک گذاری

یسری جان؛

این بار که وبلاگت را باز کردم ، دست پر آمدم و خبر خوشی برایت دارم و در واقع می خواهم به یک مهمانی ببرمت . مهمانی از جنس نور ، از جنس آفتاب و به زلالی باران .

خدای مهربان، ما را به یک ضیافت بزرگ دعوت کرده و خواسته است که به سوی او بشتابیم . مهمانی که در دارالسلام؛ خانه شادی و سلامت برگزار می شود .

مهمانی  ای که همه بر سر یک سفره می نشینند و میزبان همه یکیست و همه را به یک اندازه تکریم می کند ، به همه فرصت یکسانی می دهد و همه را به یک اندازه دوست دارد .

دختر گلم ، در این مهمانی بر خلاف سایر مهمانی ها ، غذای مادی مورد توجه نیست و همه می روند تا با استطاعتی که دارند ، لقمه ای از خوان الهی بردارند .

نفس بابا ؛ ما نیز به این مهمانی خواهیم رفت و به میزبان مهربان خواهیم گفت : ديدار تو را چون اشک بر سر مژگان ايستاده ايم و دل به مهر مهربان رمضان داده ايم .

خواهیم گفت خدايا ! در اين روزها، روزه مرا روزه روزه گيران راستين كن و نماز مرا، نمازِ نماز خوانان راستين، و از خواب بی خبران به هوشياری ام ببر.

راستی یسری جان ؛ این مهمانی شرط سنی ندارد ، هرچند تو در سال 1399 رسما برای این مهمانی الهی کارت دعوت دریافت خواهی کرد و ما را همراهی خواهی کرد اما دوست دارم در این ضیافت الهی همراه ما باشی ، پس زیبا ترین لباسهایت را بپوش.

کوله بارت بر بند!
شاید این چند سحر فرصت اخر باشد!
که به مقصد برسیم
بشناسیم خدا
و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم
می شود اسان رفت
می شود کاری کرد که رضا باشد او

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

سپیده
29 تیر 91 17:33
با سلام و تشکر بابت اینکه از وبلاگم بازدید کردید. خوشحالم که تونستم با این مطالب نظر شما رو جلب کنم. با افتخار شما رو لینک کردم. ماشالله به دخترتون با اون موهاش. دختر من بعد از 9 ماه تازه داره مودار می شه. خدا حفظش کنه.
جیگر مامان
29 تیر 91 17:47
سلام با اجازتون لینکتون کردم ماشا... چه دخملی داری چه موهایی داره خدا برات نگه داره وقت کردی به وبلاگم سری بزن خوشحال میشم بوس برای یسری جونی
ریحانه
29 تیر 91 19:02
سلام خوبید. یسری جون و مامانش خوبن؟ امیدوارم همگی سالم در کنار هم شاد باشید. نمیدونید عکسهاش را که دیدم چقدر شاد شدم ، دلم خیلی میخواد از نزدیک بغلش کنم و ببوسمش. وقتی وبلاگ را باز کردم، با دیدن عکسای خوشگلش خیلی ذوق زده شدم ولی با خوندن مطلبها جلوی اشکام را نمیتونستم نگه دارم. به خصوص آهنگی که گذاشتید آدم را خیلی دلتنگ تر میکنه. تو این مهمانی خوب خدا ما را هم از دعا فراموش نکنید.
سپیده
29 تیر 91 19:34
در انتظار مهدی یار
30 تیر 91 11:24
با عرض شرمندگی...فعلا مطالبتون را نمی تونم بخونم..بعد میام می خونم...


خواهش می کنم ، افتخار میدهید
مامان آوینا
30 تیر 91 11:55
سلام. دختر ما 2 فروردین بدنیا اومده تو سال 91. الان چند روزی هست که اضطراب واکسن چهار ماهگی که دوشنبه باید تزریق کنه گرفتتم. اگر تمایل دارید به وبلاگ نی نی های 91 ای برید و اطلاعاتتون را اونجا تو نظر بگذارید تا اسمتون تو اون وبلاگ بیاد. البته من شما را لینک کردم تو وبلاگ اوینا....


متشکرم از راهنماییتان ، حتما
من نیز شما را لینک کردم
مامی
30 تیر 91 12:08
سلام چه نی نی نازی دارین ماشاءالله خدا حفظش کنه اما یه سوال من گیج شدم شما دوقلو دارید؟ دختر یا پسر؟


متشکرم از لطف شما
نه دوقلو نیست ، خدا یک دختر گل بهمون داده
دخملی
30 تیر 91 13:49
عزیز دلم..چه دست به قلم زیبا و دلنشینی..... یسری جونم24 روز از دخمل من بزرگتره.. ایشاا...با هم99 چادر سفید بهشتیشونو سر میکنن....
دخملی
30 تیر 91 13:55
مامان جونی به ما هم سر بزن خوشحال میشیم.......... پاتوق مامانای مهربون
خرید اینترنتی محصولات پنبه ریز تخفیف و ارسال رایگان
30 تیر 91 22:11
هزار ماشالله به این دختر ناز. شما اگر مایل هستید می توانید محصولات پنبه ریز (پوشک- نوار بهداشتی - دستمال کاغذی و ...) را به صورت اینترنتی مستقیم از سایت پنبه ریز با تخفیف خریداری کنید. ارسال رایگان است (با پست در کمتر از 7 روز می فرستند در خانه تان در هر جا و هر شهری که باشید) برای ثبت نام و درخواست نیاز به یک معرف دارید می توانید از کد معرف من استفاده کنید: 0030151181 (این کد را یادداشت کنید بدون معرف نمی شود ثبت نام کرد و بدون ثبت نام نمی شود خرید اینترنتی از سایتشان کرد )اگر دوستان شما نیز از محصولات پنبه ریز استفاده می کنند می توانید کد ثبت نام را در اختیارشان بگذارید. موفق باشید
زینب مامان محمد رضا
31 تیر 91 19:35
@}سلام یسری جان
فرشته کوچک که خدا به تو بهترین ها را هدیه داده بابایی با این همه احسا س و مهربانی یسرای گلم دلم گرفت واشکم به ناگاه جاری شد دلم برای بابای خودم تنگ شد که از من دوراست
لطفا بر سر سفره افطار برای جمیع بیماران اللخصوص جانباز و پدر من هم دعا کنید لطفا
وبلاگ زیبا دوستداشتنی و عاشقانه ای دارید


سلام و تشکر از اظهار لطفتون
من رو سیاه در هنگام افطار برای تمامی بیماران و پدر ناز نین شما دعا خواهم کرد


م
5 مرداد 91 11:41
چه پدر با احساسی... موقع افطار شما و نی نی ها ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید...
مامان آزی
9 مرداد 91 22:10
وای عسیسمممممممممم خاله جون شما دخملی یا علوسک خدا ببخشتت عروسکه خاله میای به نی نی های من توی مسابقه کمک کنی؟


اره حتما کمکتون می کنم
مامان شیدا
15 مرداد 91 8:11
الهی قربون اون نگاه معصومت بره خاله ...